تعریف وکالت
زیبنده ترین لفظی که می توان برای کار وکالت برگزید واژه هنر است، چون در یک بررسی دقیق اینگونه نتیجه گیری می شود که وکالت از کلیه مشاغل دیگر جدا است و حالت و وضع خاصی دارد که با هنر سازگارتر از دیگر نمودهای زندگی انسانی است.
گفتیم که وکالت علم و پیشه و صنعت و شغل نیست ولی بلافاصله، بایستی اضافه کنیم که آن ارتباط خاص و تام و تمامی با کلیه فنون و علوم و صنایع و حرف دارد و رونده این راه را وادار می کند تا در کلیه رشته ها اطلاعاتی داشته باشد و بالاخره هر وکیلی که دارای اطلاعات عمومی جامع تر و کامل تری باشد در کار وکالت موفق تر و پیروزتر خواهد، ولی نکته مهمتر اینکه بداند در کجا و چگونه و در چه قالبی از اطلاعات و معلومات خود استفاده و بهره برداری کند و همچنین این نکته ظریف و دقیق را هم از خاطر دور ندارد که استفاده از اطلاعات و معلومات خود را به صورتی مورد عمل قرار ندهد که فضل فروش معرفی شود و نیز سعی نکند آنچه از مسائل و مطالب می داند همه را یکجا به کار ببرد.
از لحاظ کیفیت خاص کار وکالت به معنی و مفهوم دیگر آموختنی ها قابل آموزی هم نیست، هرچند آموزش در آن بسیار موثر است ولی آموزش چه چیز؟ آموختن اینکه کجا باید فلان مطلب را گفت و کجا نباید گفت. کجا باید فلان مطلب را نوشت و در چه موقعیتی باید از نوشتن آن خودداری کرد و هزاران هزار از این مسائل که در اشکال گوناگون با ویژگی های مختلفی که هر کدام وضع و شکل و حالت و موقعیت خاص خود را دارد مطلبی است که اساساً نه قابل پیش بینی است و نه قابل احصاء و اگر درست بخواهیم حق مطلب را ادا کرده باشیم بایستی بگوییم که هر پرونده خواه حقوقی و جزایی خواص و کیفیات مخصوص به خود را دارد که از پرونده های دیگر جدا است و حتی هر جلسه از دادرسی مربوط به یک پرونده دارای شکل مخصوص به خود است که به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست تا بتوان در مورد آن حتی یک فرمول خاص پیشنهاد کرد وانگهی کار وکالت منحصر به پرونده و دادگاه و مسائل مربوط به آن نیست.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وکالت به وب سایت موسسه حقوقی دادپلاس مراجعه نمایید